زاهدان سلامت

زاهدان سلامت

النظافة من الإيمان

اسلام واقعی کجاست ؟

رُوِي أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَالَ:

لا يکْمُلُ الْمُؤْمِنُ إِيمَانُهُ حَتَّى يحْتَوِي عَلَى مِائَةٍ وَ ثَلَاثِ خِصَالٍ فِعْلٍ وَ عَمَلٍ وَ نِيةٍ وَ ظَاهِرٍ وَ بَاطِنٍ

فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(علیه السلام) يا رَسُولَ اللَّهِ مَا يکُونُ الْمِائَةُ وَ ثَلَاثُ خِصَالٍ فَقَالَ يا عَلِي مِنْ صِفَاتِ الْمُؤْمِنِ أَنْ يکُونَ

از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روايت شده که فرمودند ايمان مومن کامل نمي شود
تا اينکه داراي 103 خصلت در فعل و عمل و نيت و باطن و ظاهر گردد آنگاه اميرالمومنين(علیه السلام) فرمودند
يا رسول الله آن 103 خصلت کدامند؟
فرمودند يا علي از جمله صفات مومن اينست که:


جَوَّالَ الْفِکْرِ- جَوْهَرِي الذِّکْرِ- کَثِيراً عِلْمُهُ - عَظِيماً حِلْمُهُ

انديشه اش بسيار متحرک و پوياستذاتا متذکر وبه ياد خداستعلم و دانشش فراوانبردباريش بزرگ


جَمِيلَ الْمُنَازَعَةِ - کَرِيمَ الْمُرَاجَعَةِ - أَوْسَعَ النَّاسِ صَدْراً - وَ أَذَلَّهُمْ نَفْساً

خوش برخورد در کشمکشبزرگوار در بازگشت و پذيرشسعه صدرش از همه بيشترو نفسش از همه خاکسار تر است


ضِحْکُهُ تَبَسُّماً - وَ اجتماعه تَعَلُّماً - مُذَکِّرَ الْغَافِلِ-مُعَلِّمَ الْجَاهِلِ

خنده اش تبسمگردهماييش براي تعلم و يادگيريتذکردهنده به غافلو آموزنده جاهل است


لَا يؤْذِي مَنْ يؤْذِيهِ وَ لَا يخُوضُ فِيمَا لَا يعْنِيهِ وَ لَا يشْمَتُ بِمُصِيبَةٍ

به کسي که آزارش مي کند آزاري نمي رساند و در آنچه به دردش نمي خورد وارد نشود و هيچ کس را به مصيبتي سرزنش و شماتت نمي کند


وَ لَا يذْکُرُ أَحَداً بِغِيبَةٍ - بَرِيئاً مِنَ الْمُحَرَّمَاتِ - وَاقِفاً عِنْدَ الشُّبُهَاتِ

و هيچ کس را با غيبت ياد نمي کند از کارهاي حرام بيزار است در موارد شبهه قدم بر نمي دارد


کَثِيرَ الْعَطَاءِ - قَلِيلَ الْأَذَى - عَوْناً لِلْغَرِيبِ - وَ أَباً لِلْيتِيمِ

بخششش فراوان آزارش بسيار کمبراي غريب و ناآشنا ياورو براي يتيم پدر است


بُشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ - مُسْتَبْشِراً بِفَقْرِهِ

شادابي و خرمي اش در چهره و حزن و اندوهش در دلو به نياز خود (به خدا ) خرسند است


أَحْلَى مِنَ الشَّهْدِ وَ أَصْلَدَ مِنَ الصَّلْدِ - لَا يکْشِفُ سِرّاً وَ لَا يهْتِکُ سِتْراً

شيرين تر از عسل و سخت تر از سنگ استهيچ رازي را فاش نسازد و هيچ پرده اي را ندرد


لَطِيفَ الْحَرَکَاتِ - حُلْوَ الْمُشَاهَدَةِ - کَثِيرَ الْعِبَادَةِ - حَسَنَ الْوَقَارِ

حرکاتش لطيفديدارش شيرينعبادتش بسياروقارش نيکو


لَينَ الْجَانِبِ - طَوِيلَ الصَّمْتِ - حَلِيماً إِذَا جُهِلَ عَلَيهِ

برخوردش نرمسکوتش طولاني استاگر درباره او به ناداني رفتار شود حليم و بردبار است


صَبُوراً عَلَى مَنْ أَسَاءَ إِلَيهِ - يجِلُّ الْکَبِيرَ وَ يرْحَمُ الصَّغِير

برکسي که به او بدي کرده است شکيبا استبزرگتر را گرامي داشته و به کوچکتر رحم مي کند


أَمِيناً عَلَى الْأَمَانَاتِ - بَعِيداً مِنَ الْخِيانَاتِ - إِلْفُهُ التُّقَى وَ حِلْفُهُ الْحَياءُ

بر امانت ها امينو از خيانت ها به دور استهمدم او تقوا و هم پيمان او شرم و حياست


کَثِيرَ الْحَذْرِ - قَلِيلَ الزَّلَلِ - حَرَکَاتُهُ أَدَبٌ - وَ کَلَامُهُ عَجِيبٌ

پرهيزش بسيارو لغزشش کمحرکاتش مودبانهوگفتارش مايه شگفتي است


مُقِيلَ الْعَثْرَةِ - وَ لَا يتَّبِعُ الْعَوْرَةَ - وَقُوراً صَبُوراً - رَضِياً - شَکُوراً

از خطا و لغزش در مي گذرد
و در پي عيوب ديگران نمي رود با وقارصبورخشنود و راضيسپاسگذار


قَلِيلَ الْکَلَامِ - صَدُوقَ اللِّسَانِ - بَرّاً - مَصُوناً

کم حرف
راست گفتارنيکوکار- مصون و محفوظ


حَلِيماً - رَفِيقاً - عَفِيفاً – شَرِيفاً - لَا لَعَّانٌ وَ لَا کَذَّابٌ

بردباررفيق و سازگارپاکدامنبا شرافت است لعن کننده و دروغگو نيست


وَ لَا مُغْتَابٌ - وَ لَا سَبَّابٌ - وَ لَا حَسُودٌ وَ لَا بَخِيلٌ - هَشَّاشاً بَشَّاشاً

غيبت کننده نيستدشنام نمي دهدنه حسود است و نه بخيلگشاده رو و شاداب است


لَا حَسَّاسٌ وَ لَا جَسَّاسٌ - يطْلُبُ مِنَ الْأُمُورِ أَعْلَاهَا - وَ مِنَ الْأَخْلَاقِ أَسْنَاهَا

نه ظريف و حساس است و نه کنجکاو و جاسوساز کار ها عالي ترين را طلب مي کند و از اخلاق برجسته ترين را


مَشْمُولًا بِحِفْظِ الله - مُؤَيداً بِتَوْفِيقِ اللَهِ - ذَا قُوَّةٍ فِي لِين

حفظ خدا شامل حال اوستبه توفيق الهي ياري شده استو در عين نرمش قوي است


وَ عَزْمَةٍ فِي يقِينٍ - لَا يحِيفُ عَلَى مَنْ يبْغِضُ - وَ لَا يأْثَمُ فِي مَنْ يحِبُّ

و تصميمش همراه با يقينبا کسي که دشمن باشد ستم نمي کندو درباره کسي که دوستش دارد به گناه نمي افتد


صَبُورٌ فِي الشَّدَائِدِ - لَا يجُورُ وَ لَا يعْتَدِي - وَ لَا يأْتِي بِمَا يشْتَهِي

در سختي ها بسيار شکيباستنه ستم مي کند و نه تجاوزو هر چه دلش خواست انجام ندهد


الْفَقْرُ شِعَارُهُ - وَ الصَّبْرُ دِثَارُهُ - قَلِيلَ الْمَئُونَةِ - کَثِيرَ الْمَعُونَةِ

جامه زيرينش نياز (به خدا) و جامه زبرينش صبر ومقاومتهزينه و زحمتش اندککمک و ياريش بسيار


کَثِيرَ الصِّيامِ - طَوِيلَ الْقِيامِ - قَلِيلَ الْمَنَامِ - قَلْبُهُ تَقِي - وَ عِلْمُهُ زَکِي

روزه داري او بسيار قيام و عبادتش طولانيخوابش کمقلبش پرهيزگار و علم و دانشش پاکيزه است


إِذَا قَدَرَ عَفَا - وَ إِذَا وَعَدَ وَفَى - يصُومُ رَغْباً - وَ يصَلِّي رَهْباً

هنگامي که قدرت يابد عفو نمايد و هنگامي که وعده دهد وفا نمايدبا ميل و رغبت روزه مي گيردو با ترس و خوف نماز مي خواند


وَ يحْسِنُ فِي عَمَلِهِ کَأَنَّهُ نَاظِرٌ إِلَيهِ - غَضَّ الطَّرْفِ - سَخِي الْکَفِّ

چنان نيکو عمل مي کند که گويا او را مي بينندديده اش (از ناروا) فرو بستهدستش باسخاوت است


لَا يرُدُّ سَائِلًا - وَ لَا يبْخَلُ بِنَائِلٍ - مُتَوَاصِلًا إِلَى الْإِخْوَانِ - مُتَرَادِفاً إِلَى الْإِحْسَانِ

در خواست کننده اي را رد نکندونسبت به دستاورد ديگران بخل نورزدبابرادران ارتباط وپيوستگي دارددر نيکوکاري پياپي اقدام کند


يزِنُ کَلَامَهُ وَ يخْرِسُ لِسَانَهُ - لَا يغْرَقُ فِي بُغْضِهِ - وَ لَايهْلِکُ فِي حُبِّهِ

سنجيده سخن مي گويد و زبانش را مي بندددر خشم و دشمني غرق نشودو در دوستيش هلاک نگردد


لَا يقْبَلُ الْبَاطِلَ مِنْ صَدِيقِهِ وَ لَا يرُدُّ الْحَقَّ مِنْ عَدُوِّهِ - وَ لَا يتَعَلَّمُ إِلَّا لِيعْلَمَ وَ لَا يعْلَمُ إِلَّا لِيعْمَلَ

باطل را از دوستش نمي پذيرد و در مقابله با دشمن حق را پايمال نمي کنددانش را نمي آموزد مگر براي دانستن و آگاهي و نمي آموزد مگر براي عمل


قَلِيلًا حِقْدُهُ- کَثِيراً شُکْرُهُ - يطْلُبُ النَّهَارَ مَعِيشَتَهُ - وَ يبْکِي اللَّيلَ عَلَى خَطِيئَتِهِ

کينه اش اندکشکروسپاس بسياردر روز به جستجوي معاش مي پردازد و در شب بر خطا وگناهش گريه مي کند


إِنْ سَلَکَ مَعَ أَهْلِ الدُّنْيا کَانَ أَکْيسَهُمْ وَ إِنْ سَلَکَ مَعَ أَهْلِ الْآخِرَةِ کَانَ أَوْرَعَهُمْ

اگر با اهل دنيا همراه شود زيرکترين آنهاست و اگر با اهل آخرت همراه باشد پارسا ترين آنهاست


لَا يرْضَى فِي کَسْبِهِ بِشُبْهَةٍ - وَ لَا يعْمَلُ فِي دِينِهِ بِرُخْصَةٍ

در کسب خويش موارد شبهه را نمي پسندد ودر عمل به دينش دنبال عذر و رخصتي نمي رود

يعْطِفُ عَلَى أَخِيهِ بِزَلَّتِهِ - وَ يرْضَى مَا مَضَى مِنْ قَدِيمِ صُحْبَتِهِ

با خطا و لغزش برادر دينيش به عطوفت رفتار نمايدو حق دوستي ديرينه را مراعات مي کند


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: دكتر ايرج ضاربان ׀ تاریخ: جمعه 25 فروردين 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , zareban.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com